11
تیر

مصاحبه با دکتر خالصی ( ردیف آوازی)


آموزش  آواز ایرانی در گفتگویی کوتاه با جناب آقای محسن خالصی مدرس ردیف آوازی

1-اساتید شما چه کسانی بودند و  چه دوره هایی را در  کنار آنها آموزش دیده اید؟

 فراگیری ردیف آوازی را نزد استاد شاکری  در مشهد شروع نمودم و سپس در تهران نزد  استاد  صالح عظیمی  ادامه دادم . همچنین  دوره ای را  هم صرف یادگیری  آواز کلاسیک نمودم. ضمنا تحقیقاتی را در زمینه ردیف آوازی  ،   نواها و تکنیک های  کهن آواز  و استفاده از پتانسیل آواز کلاسیک در ارتقاء تکنیک آواز ایرانی با پایبندی به اصالت موسیقی  ایرانی  انجام دادم

 

2-آیا یادگیری  آواز سنتی ( ردیف آوازی) می تواند کمکی برای  خواندن آواز پاپ باشد ؟

بدین سوال شما بدین گونه می توان پاسخ داد  هر سبک  از موسیقی ( محلی، سنتی ،پاپ ، کلاسیک و ...) آواز  خاص خود و شیوه آموزشی  ویژه خود را دارد  و برای فراگیری  آن باید به مدرس  آن سبک مراجعه نمود این طور نیست که با فراگیری آواز سنتی بتوان آواز پاپ یا کلاسیک خوبی  خواند یا برعکس

3- برای آموختن آواز ایرانی سلفژ (نت خوانی) را ضروری می دانید؟

خیر تدریس آواز سنتی به صورت گوشی و در اصطلاح سینه به سینه  و با آموزش ردیف موسیقی ایرانی  و تصانیف  انجام می شود ولی  درک صحیح ریتم جزء مبانی  فراگیری آواز است.

4- علاقمند آواز سنتی باید  توانایی خاصی  برای فراگیری  آن داشته باشد؟

بله در  هنر  خوانندگی  حنجره هر شخص به مثابه ساز  در نوازندگی  است به همین سبب داشتن حنجره ای با قابلیت مناسب برای  آواز ضروری  است و این موضوع با مراجعه به مدرس آواز و انجام تست صدا قابل تشخیص است.

5-در زمینه آواز ایرانی  و تدریس  آن چه رویکردی  را پیگیری می کنید؟

روش  بنده در آواز ایرانی پایبندی  به شیوه ها و روش  های کهن آواز  و رعایت فرهنگ و آیین هایی است که نواهای  موسیقی ایرانی ازآن سرچشمه گرفته اند براین باورم که به سبب تعدد  و تنوع نواهای  کهن ایرانی که هرکدام حامل فرهنگ  و آیین خاص خود  می باشند نیاز به تحقیق و پژوهش گسترده و در صورت امکان موانست با کسانی  که شکل  اصیل و صحیح  این نواها را در سینه دارند می باشد در غیر اینصورت موسیقی  ارائه شده بی روح و بی معنا خواهد بود.

6-  شما به هنر متعالی  معتقدید ،نقش هنرمند موسقیدان را در جامعه چگونه تفسیر  می کنید؟

هنرمند ی که در مسیر عشق جاری  و زلال که در تمامی  اجزای هستی جلوه گراست گام  می نهد هنرش بیان زندگیش خواهد بود و زندگیش عین هنرش و بین این دو نباید انفکاکی باشد  و گرنه هنر زلالی لازم را نخواهد داشت و امروزه همین انفکاک سبب گردیده که بسیاری  ازآثار  جدید  موسیقیایی تاثیر گذاری  لازم را نداشته باشد و هنر موسیقی از رسالت خود فاصله بگیرد و به گرداب تجارت بیفتد در اینجاست  که هنرمند متعالی مسیر هنرش را بازار تعیین نمی کند بلکه عشق ، چراغ راه وی در مسیر فعالیت هنری است.